توضیحات
نت گریه را به مستی عارف قزوینی
گریه را به مستی بهانه کردم
شکوِهها ز دست زمانه کردم
آستین چـو از دیده برگرفتم
سیل خون به دامان روانه کردم
نالـه دروغـیـن اثــر نـدارد
شام ما چو از پی سحر ندارد
مرده بهتر زآن کو ، هنر ندارد
گریه تا سحرگه من عاشقانه کردم
همچو چشم مستت جهان خراب است
رخ مپوش که ایـــن دور انتخاب است
مــن تـــو را بـه خـــوبــی نشـانه کردم
دلا خمــوشـــی چرا چو خــم نجـوشی چرا
برون شـد از پرده راز تــو پــردهپوشــی چرا
راز دل همــان به نهفتـه ماند
گفتنـش چو نتوان نگفته ماند
فتنـه به کـه یک چند خفته ماند
گنـــج بــر درِ دل خـــزانه کردم
باغبان چه گویم به من چهها کرد
کینـــههــای دیـرینــه بـرمـلا کرد
دسـت مـن ز دامـان گل جدا کرد
تا به شاخه گل یک دم آشیانه کردم
گریه را به مستی بهانه کردم عبد الوهاب شهیدی, جواد معروفی
Persian Music:’Gherye’ Abdolvahab Shahidi
«گریه را به مستی بهانه کردم» یا به اختصار «گریه را به مستی…» تصنیفی در سه بند در آواز دشتی از عارف قزوینی است که ح. سال ۱۳۲۸ ه.ق ساخته شد.[۱]
خوانندگان مختلفی ازجمله مرضیه در برنامه گلهای رنگارنگ ۱۷۵، عبدالوهاب شهیدی در برنامهٔ گلهای رنگارنگ ۲۶۶، محمدرضا شجریان (در دو نسخه دشتی و سهگاه) ، حمیرا و محسن نامجو در آهنگ «آن مان نواران» این تصنیف را اجرا کردهاند.
این تصنیف دور دومی نیز داشتهاست که با مطلع «مرده بهتر آنکو هنر ندارد / نالهٔ دروغی اثر ندارد» آغاز میشد که باقی نماندهاست.
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.