توضیحات
نت پیک سحری مهر و ماه خرم پروین
یک نفس ای پیک سحری
یک نفس ای پیک سحری،
بر سر کویـش کن گذری.
گو که از هجـــرش به فغانم، به فغانم.
ای که به عشقت زنده منم،
گفتی از عشقــت دم نزنم.
من نتـــوانم، نتـــوانم، نتـــوانم.
من غرق گناهم، تو عذر گناهی،
روز و شبم را، تو چو مهری، تو چو ماهی.
چه شود گر مرا رهانی ز سیاهی؟
چون باده به جوشم، در جوش و خروشم.
من سر زلفت به دو عالم نفروشم.
روز و شبم را، تو چو مهری، تو چو ماهی.
یک نفس ای پیک سحری،
بر سر کویـش کن گذری.
گو که از هجـــرش به فغانم، به فغانم.
ای که به عشقت زنده منم،
گفتی از عشقــت دم نزنم.
من نتـــوانم، نتـــوانم، نتـــوانم.
همه شب بر ماه و پروین نگرم،
مگر آید رخسارت در نظرم.
چه بگویم، چه بگویم، به که بگویم این راز؟
غمم این بس، که مرا کس نبود دمساز.
یک نفس ای پیک سحری،
بر سر کویـش کن گذری.
گو که از هجـــرش به فغانم، به فغانم.
ای که به عشقت زنده منم،
گفتی از عشقــت دم نزنم.
من نتـــوانم، نتـــوانم، نتـــوانم.
پیک سحری با صدای پروین
پیک سحری – حسین نورشرق – ارکستر مسکو
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.