Parissa : Mahour بانو پریسا : ماهور_به حریم خلوت خود شبی
به حریم خلوت خود شبی چه شود نهفته بخوانیم
به کنار من بنشینی و به کنار خود بنشانیم
من اگر چه پیرم و ناتوان تو ز آستان خودت مران
که گذشته در غمت ای جوان همه روزگار جوانیم
منم ای برید و دو چشم تر ز فراق آن مه نوسفر
به مراد خود برسی اگر به مراد خود برسانیم
چو برآرم از ستمش فغان گله سر کنم من خسته جان
برد از شکایت خود زبان به تفقدات زبانیم
به هزار خنجرم ار عیان زند از دلم رود آن زمان
که نوازد آن مه مهربان به یکی نگاه نهانیم
ز سموم سرکش این چمن همه سوخت چون بر و برگ من
چه طمع به ابر بهاری و چه زیان ز باد خزانیم
شدهام چو هاتف بینوا به بلای هجر تو مبتلا
نرسد بلا به تو دلرباگر ازین بلا برهانیم
پریسا با نام اصلی فاطمه واعظی (زادهٔ ۲۵ اسفند ۱۳۲۸ در شهر شهسوار) خوانندهٔ مشهور ایرانی،[۱] ردیفدان و استاد هنر آواز ایرانی است. وی یکی از خوانندگانی بود که دوران خوانندگی کوتاهی داشت و در سن 26 سالگی بازنشستگی اجباری شد.
زندگی و فعالیت هنری
کودکی و نوجوانی
پریسا (با نام اصلی فاطمه واعظی) در ۲۵ اسفند ۱۳۲۸ در شهسوار (تنکابن فعلی) متولد شد. صدای خوش را از پدر و پدربزرگ به ارث برد و در دوران تحصیل، به تشویق پدر در برنامههای هنری شرکت میکرد تا اینکه در مسابقات هنری مدارس در رشتهٔ آواز رتبهٔ یکم را در میان همهٔ دانشآموزان سراسر کشور بهدستآورد.
نت چشم تو حمید متبسم آواز پریسا آوانگاری نیما فریدونی
مولوی » دیوان شمس » غزلیات
چشم تو خواب میرود یا که تو ناز میکنی
نی به خدا که از دغل چشم فراز میکنی
چشم ببستهای که تا خواب کنی حریف را
چونک بخفت بر زرش دست دراز میکنی
سلسلهای گشادهای دام ابد نهادهای
بند کی سخت میکنی بند کی باز میکنی
عاشق بیگناه را بهر ثواب میکشی
بر سر گور کشتگان بانگ نماز میکنی
گه به مثال ساقیان عقل ز مغز میبری
گه به مثال مطربان نغنغه ساز میکنی
طبل فراق میزنی نای عراق میزنی
پرده بوسلیک را جفت حجاز میکنی
جان و دل فقیر را خسته دل اسیر را
از صدقات حسن خود گنج نیاز میکنی
پرده چرخ میدری جلوه ملک میکنی
تاج شهان همیبری ملک ایاز میکنی
عشق منی و عشق را صورت شکل کی بود
اینک به صورتی شدی این به مجاز میکنی
گنج بلا نهایتی سکه کجاست گنج را
صورت سکه گر کنی آن پی گاز میکنی
غرق غنا شو و خمش شرم بدار چند چند
در کنف غنای او ناله آز میکنی