با سپاس از جعفر جوانی برای ارسال این مقاله
هر زمان که به باغِ سرسبزِ نغمه پردازیِ موسیقیِ ملیِ ایران، گشت و گذاری می کنیم، با نامِ آموزگارِ بزرگِ موسیقیِ ایران، استاد “ابوالحسن خانِ صبا” مواجه می شویم. به راستی نیروی تاثیر و نفوذی که او در قلمروِ موسیقی سنتی داشته، کمیاب و شگفتی آورست. شاید هیچ آموزگارِ دیگری را در هیچ محدوده ی هنری در ایران نتوان یافت که چنین پهناور، آموزه های خود را گسترانیده و چند نسل از هنرمندان را پرورانده باشد. شمارِ شگردانِ مستقیم و غیرِ مستقیمِ مکتبِ شادروان”صبا” را به بیش از ۳۰۰۰ تن تخمین می زنند. هنوز هم بسیاری از این شاگردان که اکنون خود استاد شده اند، شاگردانِ دیگری را با آموزه های صبایی آشنا می سازند و مکتبِ او را همچنان کارساز و تاثیرگذار نگاه می دارند.
در انبوهِ بی شمارِ شاگردانِ “صبا” البته شماری به همان مرز توانایی های او رسیده و در نواختن، ساختن و آموختن، جای خالیِ او را پر کرده اند. در زمینه ی آهنگ سازی، حتی می توان گفت که حتی بر او پیشی گرفته و طیفِ گسترده ای از آهنگ های تازه را نیز، پدید آورده اند. استاد “صبا” اگرچه به ترانه های بومی و آهنگ های بی کلام توجه داشت اما شاگردانِ او با توجه به نیازِ زمان، به آفرینشِ آهنگ های نوآورانه ای روی آوردند که با اشعارِ تازه ای پیوند می خورد و ترانه هایی را پدید می آورد که از جهاتِ مختلف، خود را از تصنیف های قدیمی جدا می ساختند.
یکی از برجسته ترینِ شاگردانِ استاد “صبا” که آرشه و پنجه ای جادویی داشته، زنده یاد استاد “حبیب الله بدیعی” ست که شماری چشمگیر، از ترانه های شهرت یافته ی فراگیر در سال های پیش از انقلاب، از آنِ او می باشد. استاد “حبیب الله بدیعی” در سالِ ۱۳۱۲ در شهرِ سوادکوه مازندران زاده شده و در خردسالی، همراه اعضای خانواده ی خود که بیشتر اهلِ زراعت و تجارت بوده اند، از زادگاهِ خود به ساری رفته و چند سال بعد، وقتی که ۸ ساله بود، به تهران آمد.
آشنایی برادر “حبیب” با ویولن، او را نیز به این ساز علاقمند ساخته و چیزهایی را نزد خود آموخته تا بالاخره در سال ۱۳۲۶ راه به کلاسِ “لطف الله مفخم” پیمان پیدا کرده و سه سال نزد او که خود از شاگردانِ استاد “صبا بوده” به فراگیریِ ردیف های ویولن پرداخته است. “حبیب” پس از این آموزش های مقدماتی، این شانس را آورده بود که مستقیماً از آموزش های “صبا” نیز برخوردار شود و طی ۲ سال دوره عالی ویولن را در کلاسِ او بگذراند. او علاوه بر آن، همزمان با کلاسِ “صبا”، نزدِ یکی از آموزگارانِ ارمنیِ آن دوران با تئوری و مقدماتِ موسیقیِ کلاسیک آشنا شده است. استاد “بدیعی” همپای همه ی این فراگیری ها، تحصیلاتِ عمومی خود را در رشته ی زمین شناسی در دانشکده ی علومِ دانشگاه تهران به پایان برده است.
وی از سالِ ۱۳۳۳ کار تکنوازی و همنوازی ویولن را در رادیو ایران آغاز کرده و با ارکسترهای رادیو از جمله «ارکستر گلها» همکاری نزدیک داشته و خوانندگان برجسته ای چون، “غلامحسین بنان”، “حسین قوامی”، “محمودی خوانساری”، “مرضیه”، “هایده”، “مهستی” و بالاخره “محمدرضا شجریان” را همراهی کرده است. استاد “حبیب الله بدیعی” از ویولن نوازانی ست که به ایجادِ توازنِ میانِ ظرافتِ پنجه و صلابتِ آرشه توجه بسیار داشته است. او از سال ۱۳۴۳ تا ۱۳۵۸ خورشیدی مسئولیت های هنری مختلفی نیز در رادیو داشته که از جمله شورای موسیقی این سازمان بوده و از آن گذشته ارکسترهای مختلفِ رادیو را سرپرستی و رهبری کرده و برای برگزاری کنسرت به کشورهای آسیایی و اروپایی نیز سفر کرده است.
استاد “حبیب الله بدیعی” شوربختانه و نابهنگام در سال ۱۳۷۱ در سنِ ۵۹ سالگی در تهران درگذشت. چیزی که بسیار مهم می باشد این است که نغمه پردازی های بدیعی نسبت به هم ترازانِ خود، شهرتِ کمتری یافته است، اما ترانه هایش با آنکه پایی استوار در سنت دارند، ولی از طریق سازآرایی، جاذبه های تازه ای ایجاد کرده و بر شهرتِ خوانندگانِ خود افزوده است. ترانه های او به یکایکِ گوشه های مهمِ آوازی سرک کشیدهِ اوج گرفته و گام به گام، سرانجام به درآمدِ آواز فرود می آیند. در ترانه هایش، از مهم ترین اشعارِ “نوابِ صفا”، “بیژن ترقی”، “معینی کرمانشاهی” و “تورج نگهبان” در پیوندِ با خود دارد. نکته ای که ممکن است برای برخی غافل گیر کننده باشد، این است که استاد “حبیب الله بدیعی” ۲ دانگ صدای گرمی نیز داشته که گاه در تمرین ها آن را به کار می انداخته تا الگویی برای خواننده ی اصلی به دست داده باشد.