نت نه قدرت عارف قزوینی شجریان

50 هزار تومان

نت نه قدرت عارف قزوینی شجریان

مشخصات اثر

  • نام تصنیف: نه قدرت
  • شاعر و آهنگساز: ابوالقاسم عارف قزوینی
  • دستگاه و آواز: آواز افشاری (مایه ر و سل)
  • آوانگاری و نت‌نویسی: نیما فریدونی و ایمان ملکی
  • اجرای مشهور: محمدرضا شجریان

توضیحات

نت نه قدرت عارف قزوینی شجریان

نت نه قدرت عارف قزوینی شجریان


Mohammadreza Shajarian – Tasnif Na Ghodrat (محمدرضا شجریان – تصنیف نه قدرت)

نه قدرت که با وی نشینم ابوالقاسم عارف قزوینی محمدرضا شجریان افشاری.mp4

متن تصنیف نه قدرت

نه قدرت که با وی نشینم
نه طاقت که جز وی ببینم
شده است آفت عقل و دینم
ای دلارا، سروبالا

کار عاشقم چه بالا گرفته
بر سر من جنون جا گرفته
جای عقل عشق یک جا گرفته

آفت تن، فتنۀ جان
رهزن دین، دزد ایمان
ترک چشمت نی ز پنهان
آشکار، ای نگارا
خانۀ دل به یغما گرفته

سوزم از سوز دل ریش
خندم از بخت بد خویش
گریم از دست بداندیش
خواهمش بینم کم و بیش
گریه راه تماشا گرفته

به صبح رخ همچون شب تار
ز مو ریختی مشک تاتار
درازی و تاریکی ای یار
ای پری‌روی، عنبرین‌موی
زلف از شام یلدا گرفته
کارم آشفتگی‌ها گرفته
عشقت اندر سراپا گرفته

چشم مستت همچو چنگیز
ترک خونخوار است و خونریز
گشته با خلقی دلاویز، زینهار، ای نگارا
آتش فتنه، بالا گرفته

بر دل ریشم مزن نیش
ز آه مظلومان بیندیش
کن حذر از آه درویش
گوئیت دل ای جفاکیش
سختی از سنگ خارا گرفته

ز عشق تو ای شوخ شنگول
شد عقلم چو سلطان معزول
چه خوش خورد از اجنبی گول
یار مقبول، عقل معزول
قدرت عشق عجب پا گرفته
دشت و کهسار و صحرا گرفته
همچو مشروطه دنیا گرفته

تو سلطان قدرت‌نمایی
مکن جان من، با گدایی
چو عارف تو زورآزمایی
شوخ و مهوش، ای پری‌وش
کو به کوی تو مأوا گرفته
ترک دنیا و عقبی گرفته
با غمت خانه یک جا گرفته

 

ابوالقاسم عارف قزوینی؛ شاعر ملی ایران

زندگی‌نامه و فعالیت‌ها

ابوالقاسم عارف قزوینی (۱۲۵۹ ه‍.خ – ۱ بهمن ۱۳۱۲) شاعر، موسیقی‌دان و تصنیف‌ساز مشهور ایرانی دوران قاجار و پهلوی بود.

او در قزوین متولد شد و به دلیل سرودن تصنیف‌های سیاسی، میهنی و عاشقانه شهرت یافت.

عارف را به‌عنوان پایه‌گذار تصنیف‌های سیاسی ایران می‌شناسند و از او با لقب «شاعر ملی ایران» یاد می‌شود.

نت نه قدرت عارف قزوینی شجریان

نقش در انقلاب مشروطه

عارف قزوینی در دوران مشروطه تأثیری انکارناپذیر بر جامعه ایران داشت. تصنیف‌های او به سرعت میان مردم رواج می‌یافتند و روح آزادی‌خواهی را تقویت می‌کردند.

وی در ابتدا از رضاخان حمایت کرد، اما بعدها با اختناق سیاسی مواجه شد و به همدان تبعید یا مهاجرت کرد.

سبک و تأثیر در موسیقی ایران

سبک شعری عارف ساده اما تأثیرگذار بود. اشعارش یا عاشقانه بودند یا رنگ و بوی سیاسی داشتند.

وی از تحریر در خواندن پرهیز می‌کرد و سبک خاص خود را داشت.

تصنیف‌های او توسط خوانندگان بزرگی همچون قمرالملوک وزیری، عبدالله دوامی، غلامحسین بنان، الهه، و محمدرضا شجریان اجرا شده‌اند.

تولد و تحصیلات

عارف در محله پنبه‌ریسه قزوین متولد شد.

پدرش، ملا هادی وکیل، وکیل دادگستری بود. وی تحصیلات خود را در صرف و نحو عربی و فارسی تکمیل کرد و خط شکسته و نستعلیق را به زیبایی می‌نوشت.

موسیقی را نزد میرزا صادق خرازی در ۱۴ ماه فراگرفت.

رابطه با پدر و خانواده

عارف رابطه‌ای دشوار با پدرش داشت و وی را فردی خائن و کم‌خِرد می‌دانست. پس از مرگ پدر، وصیت‌های او را برعکس انجام داد و اموال موروثی را به باغ انگور تبدیل کرد.

ازدواج و عشق ناکام

در ۱۷ سالگی به خانم‌بالا دل بست و با او ازدواج کرد. اما فشارهای خانوادگی باعث جدایی آن‌ها شد. پس از این اتفاق، عارف هرگز ازدواج نکرد. تصنیف «دیدم صنمی را» را در وصف این عشق سرود.

آثار برجسته

از تصنیف‌های معروف او می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

  • از خون جوانان وطن لاله دمیده
  • گریه کن (در رثای کلنل محمدتقی پسیان)
  • نه قدرت
  • دیدم صنمی را

سال‌های پایانی و درگذشت

سال‌های پایانی عمرش را در فقر و انزوا در همدان گذراند. وی بر اثر سرطان ریه که به حنجره‌اش نیز سرایت کرده بود، درگذشت و در همدان به خاک سپرده شد.


ابوالقاسم عارف قزوینی همچنان یکی از تأثیرگذارترین شخصیت‌های تاریخ موسیقی و ادبیات ایران محسوب می‌شود.

 

میانسالی و دوران مشروطه

در سال ۱۳۱۶ ه‍.ق (۱۲۷۷ ه‍.خ)، عارف قزوینی به تهران رفت.

صدای خوش او، درباریان قاجار را تحت تأثیر قرار داد و باعث شد

با شاهزادگانی مانند موثق‌الدوله مغرور میرزا و

میرزا علی‌اصغر خان اتابک آشنا شود. زمانی که مظفرالدین‌شاه صدای او را شنید، تصمیم گرفت برایش مقرری تعیین کند.

اما عارف که منتقد دربار بود، از پذیرش آن خودداری کرد و تهران را ترک کرد.

نقش در انقلاب مشروطه

در آستانه ۱۳۲۳ ه‍.ق (۱۲۸۴ ه‍.خ)، جنبش مشروطه در ایران در حال اوج‌گیری بود. عارف نیز با سرودن اشعاری، از این نهضت حمایت کرد و این سروده‌ها در میان مردم و مشروطه‌خواهان شهرت یافت. با ادامه جنبش، اشعار سیاسی او نه تنها در ایران، بلکه در ترکیه، افغانستان و عراق نیز مشهور شدند.

فعالیت‌های سیاسی و تأثیر جنگ جهانی اول

در ۱۳۳۳ ه‍.ق، در بحبوحه جنگ جهانی اول، علی‌رغم اعلام بی‌طرفی ایران، ارتش روسیه به کشور حمله کرد و تا نزدیکی تهران پیشروی کرد. در واکنش به این وضعیت، گروهی از سیاستمداران «کمیته دفاع ملی» را در قم تشکیل دادند.

اما نیروهای روس به آن‌ها حمله کردند. این گروه در ۱۳۳۵ ه‍.ق به کرمانشاه رفتند و دولتی مستقل به ریاست نظام‌السلطنه مافی تشکیل دادند. عارف نیز همراه آن‌ها به قصر شیرین رفت.

در همین دوران، عبدالرحیم خان، یکی از دوستان نزدیک عارف، خودکشی کرد. این حادثه، تأثیر عمیقی بر او گذاشت و وضعیت روحی‌اش را به شدت مختل کرد. برای درمان، او را به بغداد فرستادند.

در نهایت، در سال ۱۳۹۸ ه‍.خ، عارف همراه با گروهی از سیاستمداران، از جمله میرزاده عشقی، رضاعلی دیوان‌بیگی و حسن مدرس، به استانبول سفر کرد.

بازگشت به ایران و فعالیت‌های هنری

در ۱۳۳۸ ه‍.ق (۱۲۹۷ ه‍.خ)، عارف به تهران بازگشت و کنسرت‌هایی را در پایتخت اجرا کرد. سال بعد، محمدتقی پسیان، رئیس ژاندارمری خراسان، از او دعوت کرد تا در باغ ملی مشهد کنسرت برگزار کند. عارف مانند گذشته، اشعاری با محتوای انتقادی نسبت به دربار قاجار اجرا کرد.

ایرج میرزا، که از شاهزادگان قاجار بود، این اشعار را برنتافت. او در واکنش، مجموعه‌ای به نام «عارف‌نامه» سرود و در آن، عارف را به باد انتقاد گرفت. این اثر، در میان مخالفان عارف شهرت یافت.

نت نه قدرت عارف قزوینی شجریان

رویارویی با تحولات سیاسی

در ۱۳۳۹ ه‍.ق (۱۲۹۹ ه‍.خ)، سید ضیاءالدین طباطبایی به نخست‌وزیری منصوب شد.

اما پس از سه ماه، دولت او سقوط کرد و قوام‌السلطنه جای او را گرفت. قوام که در دوران سید ضیاء به زندان افتاده بود، پس از رسیدن به قدرت، از مخالفان سرسخت او شد.

عارف که از طرفداران سید ضیاء بود، در اشعاری به حمایت از او پرداخت و به قوام‌السلطنه حمله کرد. تصنیف «ای دست حق» یکی از این آثار است.

در ۱۳۴۰ ه‍.ق (۱۳۰۰ ه‍.خ)، قوام‌السلطنه دستور قتل محمدتقی پسیان را صادر کرد. عارف که از دوستان نزدیک پسیان بود، در واکنش به این واقعه، چندین شعر در سوگ او سرود. از جمله:

  • «زنده به خونخواهی‌ات هزار سیاوش»
  • «به من مگو که مکن گریه، گریه کار من است»
  • «میانهٔ سر و همسر، کسی که از سر خویش …»

حمایت از جمهوری و رویارویی با رضاخان

پس از چند تغییر کوتاه‌مدت در دولت، در ۱۳۰۲ ه‍.خ، رضاخان سردار سپه به نخست‌وزیری رسید.

احمدشاه قاجار در سفر اروپا بود و رضاخان از این فرصت استفاده کرد تا حکومت قاجار را سرنگون کرده و جمهوری را جایگزین آن کند.

عارف که حکومت قاجار را عامل بدبختی ایران می‌دانست، از رضاخان حمایت کرد و چندین تصنیف در این زمینه ساخت و اجرا کرد.

اما این جمهوری پایدار نماند. در فروردین ۱۳۰۳ ه‍.خ، در پی درگیری‌های مجلس، مردم تهران به اعتراض برخاستند.

رضاخان که موقعیت خود را در خطر می‌دید، برنامه تشکیل جمهوری را متوقف کرد و مسیر سلطنت را در پیش گرفت. عارف که از این تغییر رویه ناامید شده بود، به تدریج از سیاست کناره گرفت.


زندگی عارف قزوینی در همدان

سفر به همدان: تبعید یا انتخاب شخصی؟

عارف قزوینی در سال ۱۳۰۶ ه‍.خ به همدان رفت.

برخی مانند عبدالحسین سپنتا و مشفق همدانی

این سفر را تبعید دانسته‌اند، اما پژوهشگرانی همچون سعید پورعظیمی

و محمود بدیع معتقدند که این تصمیم، انتخاب شخصی عارف بود.

محمود بدیع، فرزند بدیع‌الحکما، می‌گوید:

«عارف را کسی تبعید نکرد، بلکه خودش این تصمیم را گرفت.»

عارف پیش‌تر در ۱۳۰۱ ه‍.خ طی سفری به کردستان،

به همدان نیز رفت و در آنجا از دره مرادبیگ بازدید کرد.

وی این منطقه را بسیار دوست داشت و در نامه‌ای

به بدیع‌الحکما از زیبایی‌های آن نوشت. در سال ۱۳۰۵ ه‍.خ،

زمانی که به بروجرد سفر کرده بود، از بیماری رنج می‌برد.

این وضعیت او را بر آن داشت که در فروردین ۱۳۰۶ ه‍.خ،

دعوت بدیع‌الحکما را برای اقامت در همدان بپذیرد.

دوران سخت زندگی در همدان

در همدان، عارف با مشکلات مالی زیادی

روبه‌رو شد. او نه سرمایه‌ای داشت و نه می‌توانست

از طریق کنسرت‌های موسیقی کسب درآمد کند. یکی از دوستانش

برای او مقرری دولتی گرفت، اما این کمک‌هزینه به مرور کاهش یافت

و شرایط معیشتی او سخت‌تر شد.

با این حال، چهره‌های برجسته‌ای به دیدار عارف آمدند که

از جمله می‌توان به رابیندرانات تاگور، دینشاه ایرانی،

احمد کسروی، محمدعلی جمالزاده، وحید دستگردی و قمرالملوک وزیری اشاره کرد.

 

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “نت نه قدرت عارف قزوینی شجریان”