توضیحات
نت خنده سحر مهدی خالدی شهرآشوب دلکش
احمد جباریان نوازنده تار ساکن آلمان این آوانگاری را انجام دادهاست.
دستگاه شور
ای که گل نبود چون رخت بچمن
داغ عشق ترا لاله دارد و من
من که موی تو چون شب هجران دیدم
خنده سحرت به گریبان دیدم
رخ زتاب می شده رشک لاله ها
جام لاله برد ز شرار ژاله ها
زان می صبو که بود به جام تو
آرزو کند لب من به لاله ها
تو گر چو فتنه برخیزی بلا برانگیزی
بهم زنی گیسو جهان بهم ریزی
ز غارت دلها دگر نپرهیزی
ستم ای بلای جان چه کنی به آسمان
مرو بجان شیرینی امید دیرینی
چو آتش سوزان به جان مسکینی
خدا کند یکدم چو شعله بنشینی
که زمانه یکزمان شود از تو در امان
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.