توضیحات
آهای خبردار سهراب پورناظری فریژین سل نیما فریدونی تار
آهای خبردار سهراب پورناظری فریژین سل نیما فریدونی تار
آهای خبردار
آهای خبردار
مستی یا هشیار؟
خوابی یا بیدار؟
خوابی یا بیدار؟
تو شب سیاه، تو شب تاریک
از چپ و از راست، از دور و نزدیک
یه نفر داره جار میزنه، جار
آهای غمی که مثل یه بختک
رو سینهٔ من شده ای آوار
از گلوی من دستاتو بردار
دستاتو بردار از گلوی من
از گلوی من دستاتو بردار
کوچههای شهر پُر ولگرده
دل پُر درده، شب پُر مرد و پُر نامرده
آهای خبردار، آهای خبردار
باغ داریم تا باغ
یکی غرق گُل، یکی پر خار
مرد داریم تا مرد
یکی سر کار، یکی سر بار
آهای خبردار، یکی سر دار
توی کوچهها یه نسیم رفته پی ولگردی
توی باغچهها پاییز اومده پی نامردی
توی آسمون ماهو دق میده… ماهو دق میده دردِ بیدردی
پاییز اومده… پاییز اومده پی نامردی
یه نسیم رفته پی ولگردی
تو شب سیاه، تو شب تاریک
از چپ و از راست، از دور و نزدیک
یه نفر داره جار میزنه، جار!
آهای غمی که مثل یه بختک
رو سینه ی من شده ای آوار
از گلوی من دستاتو بردار
دستاتو بردار از گلوی من
از گلوی من دستاتو بردار
دستاتو بردار از گلوی من
از گلوی من دستاتو بردار
دستاتو بردار از گلوی من
از گلوی من
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.