توضیحات
نت شیدای حبیب براساس ترانه کردی ارژنگ سیفیزاده دشتی لا آوانگاری نیما فریدونی
ترانهسرا: محمدحسین سیفیزاده
با گردش نگاهی از دیده سیاهی
واله شدن الهی بر حال من گواهی
از دلبرانم آهی سوزانتر از نهیبی
آی برده دلم حبیبی
گلچرهای من مست او دل مهرهای در دست تو
وای
نکش در غریبی
آی برده دلم حبیبی
سرداده چون به دیده چشم خوش کشیده
از بند خود رهیده کی به قبا دریده
شیدا کجا شنیده
قند از لب لبینی
آی برده دلم حبیبی
مفتون شدم حیران شدم
مجنون این دوران شدم
وای بی صبر و بی شکیبی
آی برده دلم حبیبی
سرو کشیده قامت عشق آیتی ز نامت
شهد و شکر به کامت هستی به دور جامت
در کوی تو اقامت ما را نشد نصیبی
آی برده دلم حبیبی
بالای او رعنا بود
سیمای او زیبا بود
با چشم دلفریبی
وای برده دلم حبیبی
این قطعه را استاد محمدرضا شجریان هم با این شعر خواندهاند:
مولانا » دیوان شمس » غزلیات »
غزل شمارهٔ ۲۰۳۹
رو سر بنه به بالین تنها مرا رها کن
ترک من خراب شب گرد مبتلا کن
ماییم و موج سودا شب تا به روز تنها
خواهی بیا ببخشا خواهی برو جفا کن
از من گریز تا تو هم در بلا نیفتی
بگزین ره سلامت ترک ره بلا کن
ماییم و آب دیده در کنج غم خزیده
بر آب دیده ما صد جای آسیا کن
خیره کشی است ما را دارد دلی چو خارا
بکشد کسش نگوید تدبیر خونبها کن
بر شاه خوبرویان واجب وفا نباشد
ای زردروی عاشق تو صبر کن وفا کن
دردی است غیر مردن آن را دوا نباشد
پس من چگونه گویم کاین درد را دوا کن
در خواب دوش پیری در کوی عشق دیدم
با دست اشارتم کرد که عزم سوی ما کن
گر اژدهاست بر ره عشقی است چون زمرد
از برق این زمرد هین دفع اژدها کن
بس کن که بیخودم من ور تو هنرفزایی
تاریخ بوعلی گو تنبیه بوالعلا کن
Sheydaye Habib ارژنگ سیفی زاده ، سارنگ سیفی زاده
سارنگ سیفی زاده – شیدای حبیب
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.