توضیحات
نت هیاری بهمن علاءالدین
این نت در بیداد همایون مایه فاسری تهیه شدهاست.
اجرای متفاوت تصنیف هیاری از آلبوم آستاره آبهمن علاءالدین مسعود بختیاری
هیاری ، مسعود بختیاری
بهمن علاءالدین معروف به مسعود بختیاری (۲۰ مهر ۱۳۱۹ مسجد سلیمان – ۱۲ آبان ۱۳۸۵ کرج) خواننده، ترانهسرا و آهنگساز مشهور مردم لر بختیاری بود.
متن آهنگ آواز و تصنیف هیاری مسعود بختیاری
کر وری گو دی وری شو به کمینه
مر گمونت کد بستن صو تا پسینه
هر کی عاشق بو شو و رو خو نداره
ته سوار قافله کی اینشینه
(ولا) آسمون تش نها به صحرا آن اسوسه
نرم بارونی ایخواد خاک ببوسه
کرجغلیلنه خَوَر کن که جمابون
تا بوازیم هم ز نو هل هل کوسه
بنگ بکن تا که پیایل بیان هیاری
(آخه) مال ره بار ونه جاوارگ پاری
وا دی امشو تا خروس خون دور یک بویم
تا درا افتو بیا روزا دیاری
دُر تو هم وا کن تشه دیلق به پا کن
ار کمک ایخوای وری جار و هیا کن
درگلِ جم کن وابا خوت دور چاله
هیوه بیارین بچل دیندا نیا کن
همیاری
ترجمه فارسی
پسر، برخیز! برادر دیگه پاشو که شب به کمین است
مگر در گمان تو کمر بستن فقط مختص به طلوع تا غروب است؟
هرکی عاشق باشه شب و روز خواب نداره؛
«سوار انتهای قافله» کی مینشینه؟
(والله) آسمون آتیش گذاشت به صحرا، در حال سوختنه
بارون نرمی میخواد [که] خاک رو ببوسه
پسربچهها رو خبر کن که جمع بشن
تا برقصیم باز از نو در مراسم دعای باران
صدا بزن مردها بیان کمک
(آخه) مال رفت مستقر بشه توی محل پارسالی
باید دیگه امشب تا «خروس خون» (سحر) دور هم باشیم
تا آفتاب در بیاد و روز آشکار بشه
دختر! تو هم آتش رو روشن کن و دود غلیظی به پا کن
اگه کمک میخوای پاشو صدا بزن و هیاهو کن
دخترها رو جمع کن با خودت دور چاله
هیزم بیارین و بچهها رو سازماندهی کن
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.