توضیحات
الهه ناز دشتی لا اکبر محسنی نیما فریدونی سهتار
الهه ناز دشتی لا اکبر محسنی نیما فریدونی سهتار
الهه ی ناز اکبر محسنی دشتی لا نیما فریدونی سه تار
الهه ی ناز اکبر محسنی دشتی لا نیما فریدونی سهتار
تصنیف الهه ناز | اکبر محسنی | آموزش و اجرا با سه تار نیما فریدونی | تیر 1394
تصنیف الهه ناز | اکبر محسنی | آموزش و اجرا با سه تار نیما فریدونی | تیر 1394
کلاس درس نیما فریدونی آموزش سه تار ضبط شده توسط ملیحه نوروزی 24
کلاس درس نیما فریدونی آموزش سه تار ضبط شده توسط ملیحه نوروزی 24
تصانیف و قطعات دوره ی ابتدایی سه تار نیما فریدونی الهه ناز اکبر محسنی
تصانیف و قطعات دوره ی ابتدایی سه تار نیما فریدونی الهه ناز اکبر محسنی
۲۲ الههی ناز اکبر محسنی دشتی ر تار و ترانه نیما فریدونی سهتار.mp4
۲۲ الههی ناز اکبر محسنی دشتی ر تار و ترانه نیما فریدونی سهتار.mp4
10 – Elaheye Naz-Akbar Mohseni.mp3
الهه ناز
تکآهنگ اثر غلامحسین بنان
معین
سبک موسیقی سنتی ایرانی (بنان)
موسیقی پاپ (معین)
ترانهسرا کریم فکور
آهنگساز اکبر محسنی
تنظیم کننده اکبر محسنی
کاظم عالمی
«الههٔ ناز» نام یک تصنیف یا ترانهٔ اجرا شده توسط غلامحسین بنان است که نخستین بار در سال ۱۳۳۳ خورشیدی از رادیو ایران پخش شد و نزد تودههای مردم با استقبال عجیب و غیرمنتظرهای مواجه گردید. آهنگساز این اثر اکبر محسنی و سرایندهٔ شعر آن، کریم فکور بود و روحالله خالقی، که رهبر ارکستر انجمن موسیقی ملی به شمار میآمد، آن را برای اجرای بنان در همراهی با این ارکستر تنظیم نمود. گرچه بسیاری از صاحبنظران ترانه «الهه ناز» را از برخی ظرایف فنی و هنری، عاری دانستهاند، امّا این تصنیف، چه در زمان اجرای نخست خود و چه در طی دهههای بعد، همواره از جملهٔ ترانههای محبوب و پرطرفدار ایرانی محسوب میشدهاست. این تصنیف باصدای بنان در آلبوم شاخه گل ۱ (الهه ناز، می ناب) به بازار آمده است.
عوامل سازنده
ترانه «الهه ناز» را باید حاصل تمایل جمعی از موسیقیدانان و خوانندگان ایرانی به اجرای تصنیفهای نوآورانه در سالهای دهه ۳۰ و ۴۰ دانست که حتی شماری از جدیترین خوانندگان موسیقی سنتی ایرانی همچون غلامحسین بنان را نیز به این وادی کشانید.
بنان از آغاز کار خویش، تنها به آوازخوانی پرداخته بود و حتی بعد هم که برای خواندن تصنیف تمایل پیدا کرده بود، تنها تصنیفهای سنگین و رنگین سنتی از آثار کسانی چون علینقی وزیری یا روحالله خالقی یا مرتضی محجوبی را میخواند و شعر این تصنیفها را نیز از اشعار شاعران کلاسیک یا در پیوند با شعر این شاعران انتخاب مینمود. تصنیفهایی مثل: «من از روز ازل»، «کاروان»، «خریدار تو»، «می ناب»، «مشتاق وپریشان»، «مرغ حق»، «من بی دل ساقی»، «ای امید من کجایی»، «مرا عاشق تو کردی»، «دیدی ای مه»، «نوای نی» و «حالا چرا» نمونههایی از این قبیل آثار وی بودند.
ولی در سالهای دهه سی خورشیدی، ناگهان تصنیفی از بنان از رادیو ایران پخش شد که از نظر فرم و ساختار با تمامی ترانهها و تصنیفهای پیشین او، متفاوت بود. آهنگساز و همینطور شاعر یا ترانه سرای این اثر، هر دو از جمله هنرمندانی بودند که کارهایشان تا آن زمان کمتر به محفل اساتید راه پیدا کرده بود و هیچیک از آنان جزو.
موسیقی «الههٔ ناز» را آهنگساز نه چندان معروفی به نام اکبر محسنی (۱۳۷۴-۱۲۹۱)ساخته بود که در دهههای بیست و سی، یکی از نوازندگان نه چندان مطرح تار، در ارکستر موسیقی ملی محسوب میشد. در واقع اغلب نوازندگان آن روزگار ارکستر موسیقی ملی، افراد مشهور و صاحب نامی مانند: ابوالحسن صبا، مرتضی محجوبی، حسین تهرانی، جواد معروفی، یحیی زرین پنجه، و رضا ورزنده بودند و در نتیجه نام کسانی مانند اکبر محسنی در زیر سایه این نامهای سنگین قرار میگرفت و کمتر دیده میشد. اما در عین حال روحالله خالقی دارای این خصوصیت بود که همواره به زیر دستان خود، میدان برای شکوفایی میداد و در واقع با تشویق و راهنمائی همو بود که اکبر محسنی، علاوه بر نوازندگی به آهنگسازی نیز روی آورده بود. در واقع روحالله خالقی که استعداد محسنی را دریافته بود راه را برای پیشرفت او هموار ساخته و به وی برای طبع آزمایی میدان داده بود.
کریم فکور (۱۳۷۵-۱۳۰۴) هم که سرایندهٔ تصنیفهای معمولی در آن روزگار بود، روی آهنگ محسنی شعر سادهای نهاده بود، که مضمونی عاشقانه داشت. کریم فکور که لیسانسیهٔ حقوق داشت یکی از پرکارترین ترانه سرایان و شعرای ایران محسوب میشد و گرچه در زمان سرودن ترانه الهه ناز چندان شهرت نداشت، اما بعدها با آثار دیگری مانند غوغای ستارگان (اثر مهندس همایون خرم و با صدای پروین) که از سرودههای زیبای وی به شمار میرود، خود را مطرح ساخت.
«الهه ناز» را روحالله خالقی برای آواز و ارکستر بزرگ به شکلی تأثیرگذار تنظیم کرد و علاوه بر صدای گرم بنان از گروه آواز جمعی (کُر) نیز، در اجرای آن بهره گرفت.
ویژگیهای این ترانه
اکبر محسنی در سال ۱۳۳۳ خورشیدی، و پس از ساخت این آهنگ، سفارش شعر آن را به کریم فکور داد. چراکه تنها دختر او، موسوم به (ناناز) به تازگی در همان سال بدنیا آمد و وی قصد داشت ترانهای که در آن بر کلمه «ناز» تاکید شده باشد را، به دخترش تقدیم نماید.
کریم فکور برای شعر این ترانه از سرودهای غمگین و عاشقانه بهره برد. البته مضمون و ظاهر این شعر چندان قوی نبود و پیام آن نیز، پیامی بسیار ساده و پیش پاافتاده به نظر میرسید. در این شعر، عاشق، معشوقه را خدای ناز کردن اطلاق میکند و ضمن شرح مراتب وفاداری خود، از معشوقه میخواهد که ناز را کنار بگذارد و برگردد؛ همین و بس!.
با اینکه اکثر ترانههای بنان تا آن زمان، با آهنگسازی برخی از برجستهترین آهنگسازان موسیقی سنتی ایران، همچون روحالله خالقی و مرتضی محجوبی و برخی دیگر از اساتید درجه یک موسیقی ایرانی ساخته شده بودند، و این ترانه («الهه ناز») را، اکبر محسنی، که آهنگساز چندان مطرح و درجه اولی به شمار نمیآمد، ساخته بود، با این وجود بنان از شعر و آهنگ ترانه خوشش آمد و اجرا کردن آن را پذیرفت. به خصوص که دوست و همکار قدیمی و همیشگی او، روحالله خالقی نیز به عنوان تنظیم کننده و رهبر ارکستر در خلق این ترانه همکاری داشت. بدین ترتیب ترانهای توسط بنان اجرا گردید که هم در فرم و هم در ساختار با سایر آثار وی متفاوت بود.
تفاوت دیگر ترانه «الهه ناز» با دیگر آثار بنان این بود که تا آن زمان در اکثر کارهای بنان، از ریتم سنگین شش هشتم استفاده شده بود، در حالیکه ریتم این ترانه دو چهارم بود و حتی اندکی به تانگو نیز نزدیک میشد. اجرای سبک دوچهارم، نه فقط از اندوه ذاتی آواز دشتی کاسته بود، بلکه نوعی نوآوری را هم در سبک و سیاق این ترانه سبب شده بود.
از دیگر نوآوریهایی اعمال شده در ساخت و اجرای این ترانه، خط سیر ملودیها و انتخاب ریتم ویژه، «الههٔ ناز» بود که این نیز ترانهٔ مذکور را از دیگر خواندههای بنان متمایز میساخت. این ملودی و ریتم تازه از همان مقدمهٔ تصنیف خود را آفتابی میکرد و سرزندگی آن، اندوه آواز دشتی را که ترانه در آن جاری بود، میشکست و کاهش میداد.
به عبارت دیگر، از مهمترین خصوصیات این ترانه، خط سیر متناسب ملودی ساخته اکبر محسنی، به همراه شیوه اجرای بسیار زیبای آن بود، که البته مطمئناً تنظیم استادانه روحالله خالقی نیز، در شکل گیری آن نقش داشت. به این خصوصیات، باید صدای گرم بنان را نیز افزود.
علل شهرت و محبوبیت
شاید یکی از علل فراگیر شدن «الههٔ ناز» همین باشد که اجرای این نوع کارها بنان برای مردم تازگی داشت و این در واقع شور و شوق مردم را در رویآوری به کارهای نوآورانه نشان میدهد. نوآوریها و ابتکارات اکبر محسنی که نخستین بار در «الهه ناز» خود را آشکار ساخت، بعدها در چند تصنیف دیگر از ساختههای او، از جمله انتظار و ساقیا نیز بازتاب یافت. نوآوری و ابتکاری که برخی آن را دستاورد دورانی از زندگی او دانستهاند که در آن، او به عضویت انجمن موسیقی ملی درآمده بود و با موسیقیدانان نوآور همنشینی داشت.
اما از سوی دیگر شاید دلیل استقبال مردم از ترانه «الهه ناز»، نوع متفاوت کار بنان بود که همین تفاوت باعث استقبال مردم از این ترانه شد. زیرا مردم تا آن زمان صدای بنان را در برنامه بسیار سنگین و فاخر «گلهای جاویدان» رادیو ایران شنیده بودند که طی این برنامهها، بنان مبادرت به اجرای برنامههای بسیار فنی و پیچیده در دستگاههای مختلف موسیقی سنتی مینمود. حال آن که اجرای وی در «الهه ناز» در عین بداعت و تازگی، بسیار ساده و صریح به نظر میرسید.
بدون شک اجرای سبک دوچهارم، که از اندوه ذاتی آواز دشتی کاسته و ترانه را به حال و هوای خاصی سوق داده بود نیز، در رویکرد عمومی مردم بدین ترانه بی تأثیر نبود.
بدین ترتیب بنان با خواندن تصنیف «الههٔ ناز»، شهرت و محبوبیت خود را در قشرهای میانی جامعه گسترش داد و از آن پس علاوه بر خواص، جمع کثیری از مردم عادی و عوام نیز به جمع طرفداران بنان و مشتاقان صدای او پیوستند.
نظرات صاحبنظران
علیرغم برخی انتقادات که به خاطر اجرای این ترانه، متوجه غلامحسین بنان گردید، وی تا پایان عمر خویش هرگز از بابت اجرای این ترانه احساس پشیمانی نکرد و بلکه برعکس اقبال عمومی مردم به سمت این ترانه را دلیلی بر صحت عمل خویش تلقی مینمود.
از سوی دیگر، بدون شک مشهورترین و پرطرفدارترین کار اکبر محسنی نیز همین ترانه «الهه ناز» میباشد و به همین خاطر وی از میان تمامی آثار خویش، به این ترانه و یک اثر دیگرش یعنی ترانه انتظار (که موجب معرفی خواننده جوانی به نام فرح گردید)، دلبستگی بیشتری داشت و بارها در مورد آن میگفت:
«… آهنگهای آدم، مثل بچههای آدم هستند، منتها بعضی خلف هستند و برخی ناخلف. در میان متجاوز از ۴۰۰ آهنگی که ساختهام، نمیتوانم اثر و حالی که دو آهنگ «الهه ناز» و «انتظار» روی من دارند، فراموش کنم. ترانهٔ انتظار را، «فرح» خواندهاست: «به یاد وی تا سحر ماندم، او نیامد»…. “ساقیاً هم که حالت اپرا دارد، از ساختههای من است که در جشن هنر[شیراز] اجرا شد…»
موزیسین معروف ایرانی، پشنگ کامکار نیز در پاییز ۷۶ دربارهٔ این تصنیف نوشتهاست:
«… گاهی شنیدن تصنیفی یا ترنمی، روح آدمی را پرداختی جانانه داده با خود به سیر آفاق عرفان و زیبایی میبرد و از همین روی میگویند آن موسیقی مراحل تکوین را طی کرده، به تکامل خود رسیدهاست. مگر میتوان تصنیف زیبای الهه ناز استاد اکبر محسنی را با گوش جان شنید و متاثر نشد. به گمان من چندین نسل از شنیدن الهه ناز لذت برده و در خاطر خود ثبت و برای نسل دیگر حفظ خواهند نمود…»
باز خوانی
معین این ترانه را با تنظیم کاظم عالمی باز خوانی کرد.
متن ترانه
باز، ای الهه ناز، با دل من بساز، کین غم جانگداز، برود ز بَرم
گر، دل من نیاسود، از گناه تو بود، بیا تا ز سر، گنهت گذرم
باز، میکنم دست یاری، به سویت دراز، بیا تا غم خود را، با راز و نیاز، ز خاطر ببرم
گر، نکند تیر خشمت، دلم را هدف، به خدا همچو مرغ، پرشور و شعف، به سویت بپرم
آن که او به غمت دل بندد چون من کیست؟، ناز تو بیش از این بهر چیست؟
تو الهه نازی، در بزمم بنشین، من تو را وفا دارم، بیا که جز این، نباشد هنرم
این همه بی وفایی، ندارد ثمر، به خدا اگر از من، نگیری خبر، نیابی اثرم
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.