توضیحات
زهره مجید وفادار سه گاه لاکرن نیما فریدونی تار
زهره مجید وفادار سه گاه لاکرن نیما فریدونی تار
شعر:مهدی رئیسی، (مهدی تفضلی)
خوانندگانی که این تصنیف را اجرا کرده اند: حسین قوامی، داریوش رفیعی، کوروس سرهنگزاده
دستگاه:سه گاه(زابل و مویه)
آهنگ:محلی(مجید وفادار)
یاد ازآن روزی که بودی زهره یار من
دور از چشم رقیبان در کنار من
حالیا خالی است جایت ای نگار من
در شام تار من آخر کجایی زهره
یاد داری زهره آن روزی که در صحرا
دست اندر دست هم گردش کنان تنها
راه می رفتیم و در بین شقایقها
بود عالم ما را لطف و صفایی زهره
بود هنگام غروب و آن روز پر زیبا
ایستادیم از برای دیدنش آنجا
تکیه تو بر سینه ام دادی سر خود را
گفتیم و ما تنها بس رازهایی زهره
چون یقین کردی که در عشقت گرفتارم
طرد گشتی و نمودی اینچنین خارم
خود نکردی فکر آخر نازنین یارم
من همچو تو دارم آخر خدایی زهره
بوی که داری (باد صبا )
ای باد صبا بهر خدا بوی که داری
حبیبم بوی که داری
این بوی خوش از سلسله موی که داری
جانم جانم موی که داری
حبیبم موی که داری
خرم شده بستان ز تو ای باد بهاری
این خرمی از روی که و بوی که داری
بوی که داری
ای عزیز بوی که داری
آی ای کاش بدانستم یک آرزوی دل
تا خود تو به دل آرزوی روی که داری
تا خود تو به دل آرزوی روی که داری
جانم جانم روی که داری
عزیزم روی که داری
آی یار دل آه ای دل
ما روی دل از جمله جهان سوی تو داریم
تو روی تو روی دل قبله جان سوی که داری
عزیزم سوی که داری حبیبم سوی که داری
گردیده مؤید گردیده مؤید ز چه فکر تو پریشان
در سر مگر اندیشه گیسوی که داری
ای عزیز دل
در سر مگر اندیشه گیسوی که داری که داری
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.