نت ناشناس دلکش
آوانگاری احمد جباریان
شوشتری
ناشناس
این گل تازه ز گلخانه کیست
این پری جلوه کاشانه کیست
این که جان من وجانان من است
چاره ساز دل دیوانه کیست
چه حاصل از امید بی پایان من
که بر لب آمد جان من
چو خون رود ز دیده ام او میخندد
به دیده گریان من
به یک نگه چو برق سوزان آتش زد
به جان من جانان من
خدا کند به دامنش برقی افتد
ز آتش سوزان من
برای فرستادن دیدگاه، باید وارد شده باشید.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.