توضیحات
نت کاروان تنها ماندم بنان
Banan – Carvan | بنان – کاروان
تصنیف کاروان (تنها ماندم ) ؛ مرتضی محجوبی ، غلامحسین بنان و رهی معیری
همه شب نالم چون نی كه غمی دارم
دل و جان بردی اما نشدی یارم
با ما بودی بی ما رفتی
چون بوی گل به كجا رفتی
تنها ماندم تنها رفتی
چون كاروان رود فغانم از زمین بر آسمان رود
دور از یارم خون می بارم
فتادم از پا به ناتوانی
اسیر عشقم چنان كه دانی
رهائی از غم نمی توانم
تو چاره ای كن كه میتوانی
گر ز دل برآرم آهی
آتش از دلم خیزد
چون ستاره از مژگانم
اشك آتشین ریزد
چون كاروان رود فغانم از زمین بر آسمان رود
دور از یارم خون می بارم
نه حریفی تا با او غم دل گویم
نه امیدی در خاطر كه تو را جوبم
ای شادی جان سرو روان
كز بر ما رفتی
از محفل ما چون دل ما
سوی كجا رفتی؟
تنها ماندم ، تنها رفتی
چو ن بوی گل به كجا رفتی؟
به كجائی غمگسار من
فغان زار من بشنو بازآ
از صبا حكایتی ز روزگار من بشنو
بازآ بازآ سوی رهی
چون روشنی از دیده ما رفتی
با قافله باد صبا رفتی
تنها ماندم ، تنها ماندم…..
ناشناس –
جزو بهترین آهنگ هایی است که تا کنون شنیدهام.