مقاله طنز موسیقایی اندر قضایای موزیک مدنی نوشته نیما فریدونی

50 هزار تومان

دانلود پی‌دی‌اف مقاله‌ی طنز موسیقایی اندر قضایای موزیک مدنی نوشته‌ی نیما فریدونی
از: نیما فریدونی (خواجوی موسیقاجو)

 

اندرقضایای موزیک مدنی

(طنزموسیقی)

در شرح احوالات موسیقی ایران معاصر جبراً به قدیم نظری می کنیم، از جایی که به آن دوره ی پیش ازتمدن گویند. البته این دوره  دوره ای است بس طویل ، به گونه ای که در علم الارض بدان دوران گویند و آن را ازپالئوزوئیک تا اوایل خرداد یک هزارو سیصد و هفتاد و شش هجری شمسی متصل دانند. دراین دوران یا آدمی نبود یا اگر هم بود آدمی نبود. چون آدمی را تمدن باید و بی حضارگی نشاید. نگارنده منت پذیر حق جل و اعلی ست از آن رو که تنها اندکی از عمرش را در این دوران تباه بنمود. به هر جهت هر چند بررسی این دوره را ارزش چندانی نشاید، اما به اجمال بدان رو می کنیم.

الف. دوره ی پیش از انحراف

 این عصر از هنگام ابداع موسیقی آغاز شد و تا ورود یک فرنگ زده به ایران ادامه داشت. البته مقام موسیقی دانان را درهر دوره گونه ای خاص بود: گاه در بارگاه همایونی وگاه در جایگاه ارتدادیونی . گهی ارباب طرب، گهی عمله ی کیف. اما مهم نگهبانی از میراث موسیقی بود. در کاوشی سطحی دو گونه موسیقی دان یافتیم. عده ای اشتیاق تام درایشان بود برای نوازش ساز در جایی که زیر آن آبی باشد. از این رو بر حوض خانه، تخته همی افکندند و استادان بر آن تخته رنگ همی بر گرفتند و اهل خانه را ناگزیر به کار قر همی کشیدند. امروزه بدان موسیقی، موسیقی مردمی گویند. زیرا نغمات آن، عامه را خوشایند بود وایشان را به آن موسیقی، تفکر به زندگی از یاد همی رفته و بسی شادی به وجودشان تحفه آور بود. عده ای معدود نیز به تقابل با عامه، موسیقی می ساختند که البته در تمامی ادوار نظیر ایشان بسیار است و چون عامه را بدیشان بذل عنایتی نبود ، موسیقی ایشان را ضد مردمی دانستند.

ب. دوره ی انحراف

باختریان عزم جزم کردند که بالکل بساط فرهنگ از این مملکت بر چینند و به جای تکرارهای مکرر، نو آوری وابداع را مرسوم نمایند. از این رو در موسیقی نیز بسان دیگر صنایع مستظرفه دست به تحریف آلودند و فوجی از مزیک دانان باختری را به مملکت گسیل داشتند تا به نیاتپلید خود دست یابند. دراین میان، جز عده ای قلیل، بسیاری هنرمندان به شیوه های  باختری روی کردند. از آنجا که هر چیز را فایدتی هست ، در این هجوم نیز سودی بود: موسیقی دانان دانستند ماهور همان ماژور است وتنها در لفظ مختلف، یا بیات اصفهان همان مینور و نوا از اطفال شور است. به هر حال از آنجا که هر چه مردمی ست ماندگار است، موسیقی مردمی نیز با اختراع اسباب استماع وابتصار عام، بسیار ترویج یافت وموسیقی دانان خشک و سخت کوش، کم کم از عرصه ی هنر خارج شدند.

پوشیده نماند که عامه را از آن جهت نیاز به موسیقی است که با آن بیاسایند و مفرح گردند و ذر بزم به غناء درآیند. هر که این چنین دانست، دنیا و آخرت خود خرید و هر که بر تقابل عوام گرایید و با آنان درافتاد، وراافتاد وشاهد ما تاریخ است. با رونق بسیار موسیقی مردمی، وضع و حال موسیقی دانان مردمی نیز بهبود یافت. از خصوصیات این موسیقی، سادگی نغمات و عاشقانگی اشعار سهل الوصولی آن بود وگاه نیز موجب حرکات موزون در جماعت می گشت. اوضاع به این منوال بود وترانه ها بر زبان مردم جاری، تا این که انقلابی عظیم حادث گشت و بساط موسیقی مردمی بر چیده شد. چنین شد که بسیار ساز بشکست و بسیار سازنده اردنگی بخوردند وبسیارنوازنده را تیپا نصیب آمد. اما در گذر ایام، در این فرازونشیب، شور دگر گونی بکاهید و موسیقی را سرود و آهنگ های انقلابی نام کردند. در این فراز و نشیب، عرصه بر موسیقی دانان مردمی تنگ شد و ایشان را جز جلای وطن چاره ای دگر نماند. پس از وطن بریدند و در کاباره ها و مهمان پذیرهای  بلاد فرنگ، موسیقی عامیانه برخواندند ونواختند.مردم را که عشق ایشان از دل برون نمی شد، این بار شوق ابتیاع آلبوم های نوین آنها در سر افتاد. اما این کار به مذاق بعضی خوش نیامد و هر جا کسی را در این فعل حرام دیدند، نوارش را یا از مگنتیک عبور دادند یا از زیر پا.

ج. دوره ی بعد از انحراف

اداره ی صوتیه و بصریه ی وقت به اهمیت شگرف موسیقی در جامعه پی می برد و پر و گرامی را برای تولید انبوه ، تنظیم می نماید و به تصویب می رساند. این اداره ی فخیمه که پی برده بود برای جامعه ی تازه به تمدن رسیده می بایست فرهنگی نوین اجرا نمود و موسیقی نیز از جمله اسباب ایجاد فرهنگ است- هر چند حرام باشد- به سرعت در پایه گذاری اصول موسیقی مدنی کوشید. در ماده ی ثانویه ی پروگرام در تعریف موسیقی جدیده (مدنی) آمده است:

موسیقی جدیده همان موسیقی مردمی است و از نوع همان موسیقی های دوران پیش ازدگرگونی، با این تفاوت که:

  1. از اصوات سوپرانو و آلتوی بانوان تنها در هماوایی استفاده گردد (استماع صوت سلوی بانوان حرام است)
  2. اشعار را معانی اجتماعی، عشقی، سیاسی،فرهنگی و … نباشد و اگر ناچاراً بود، طوری با عنصر ملودیک، هارمونیزه گردد که یا معنای آن خدشه دار شود و یا به صورت گنگ آن را بخوانند.
  3. نغمه ی ساز در ملودی قطعه ها تلاش نماید چند تم از تم های ترکی (خاصه از نوع استانبولی) ، عربی ،بندری، خانقاهی،کردی،گیلکی و… را به کار گیرد. چرا که این موسیقی، مدنی است و مردمی و فراگیر.
  4. حتی الامکان از خوانندگانی استفاده شود که با خوانندگان دوران پیش از دگرگونی مشابهت صوتی داشته باشند. چرا که جامه ی متمدن حالتی پست مدرن دارد و باید به طریقی با گذشته در ارتباط باشد، زیرا که مردم را هنوز عشق آ نغمات در سر است.
  5. بنا به استقلال فوق، در گزینش نغمات نیز اصل شباهت مراعات گردد.
  6. در نغمات به هر شکل ممکن رابطه ای با مبارزه علیه اعتیاد حاصل شود.

در ماده ی دیگری که مربوط به اهداف پروگرام است آمده است: در جامعه ی متمدن، واردات باید به حداقل برسد ومملکت در مواد مورد نیاز خود کفا شود.  این امر در باب موسیقی مردمی نیز صادق است. زیرا در سالهای دگرگونی واردات موسیقی مردمی بسیار بود. از این رو با آغاز پروگرام حاضر، از ورود لااقل 80 درصد این واردات بی نیاز شده و سالانه 300 کرور دلار صرفه جویی ارزی برای اداره میسر خواهد شد. در ضمن عده ی کثیری از جوانان بی کار فرصت شغلی خواهند یافت. این پروگرام، روابط عمومی اداره ی فخیمه را مکلف به نشر اعلانیه ای بدین شرح نموده است:

با توجه به اهداف جامعه ی متمدن، اداره ی صوتیه و بصریه ی مملکت در راستای تحقق برنامه ی خودکفایی فرهنگی، یک عده از جوانان بی کار را با خصوصیات زیر به استخدام در می آورد.

  1. در مقام آهنگساز

 الف. حافظ تمام یا نیمی از نغمات دوران طاغوت (پیش از دگرگونی)

ب. دارای انگشتانی سالم برای کار با ابر رایانه های صوتی

ج. واجد بخت و اقبال بلند

د. عدم آشنایی با آلات موسیقی و ارکستراسیون و نیز اصول هارمونی

( توضیح : این آگاهی ها موجب انحراف از هدف اصلی موسیقی مردمی است ).

  1. در مقام نوازنده

الف. دارای گوش نسبتاً قوی

ب. دارای هوش متوسط

ج. توانایی کار با ارگهای برقی و سینتی سایزرها به طوری که برای اجرای هر نغمه نیازی به آلات دیگر نباشد.

د. کمی هم آشنا به آلت گیتار برقی

  1. در مقام خواننده

الف. داشتن صوتی مشابه یک یا چند تن از خوانندگان دوره ی طاغوت ( پیش از دگرگونی )

ب. توان خواندن در تمام ساعات شبانه روز

ج. توان خواندن با هر نوع موزیک

بدین گونه بود که تولیدات انبوه آغاز گردید : به طور متوسط هر دقیقه یک سرود و هر هفته یک آلبوم. خوانندگان به سرعت مقبولیت عامه یافتند و در مجالس مختلف به اجرای برنامه پرداختند. گروهی نیز آن قدر پرتلاش ظاهر شدند که شب و روز را در اماکن ضبط صوت بیتوته می کردند.

القصه، موسیقی مدنی چنان ارج و قربی یافت که در اداره ی مذکور از زیر سیکل خواننده بود تا فوق تخصص های علوم مختلفه و این خود به قوام موسیقی مدنی بیفزود . در این گیرودار موسیقی دانان غیر مردمی با مشاهده این سیل مشتاق  موسیقی مدنی به مقابله لفظی و عملی با این موسیقی بر آمدند و جراید موافق ایشان که البته بسیار اندک بودند ، اداره فخیمه را محکوم به ابتذال و سطحی نگری نمودند .

حال که بر زبان هر طفل زبان باز کرده ای ، سرودهای مدنی جاری است و در کل دستگاههای حافظ الاصوات وسایل نقلیه سنگین و نیمه سنگین و سبک ، نغمه های موسیقی مدنی مترنم است ودراکثر دکاکین ساندویچ و پیتزا ، کافی شاپ ها ، سفره خانه های سنتی ، فرهنگسراها ، منازل و در هر کوی و برزن ، طنین نغمات آن سامعه ی فلک را کر کرده است ، پس واضح و مبرهن است که موسیقی مدنی میخ خود را کوبیده است و جایی برای ادعاهای بیهوده مدعیان عوامیون نیست و کماهوحقه، حرکات اعتراضی مذبوحانه ی ایشان، در حکم آب در هاون کوبیده است. نیکوست که این مدعیان دست از مقابله با موسیقی سازان مدنی بردارند و شعار ایشان را آویزه گوش کنند که :                  آقا مردم می خرند ، پس هستیم !

نقد و بررسی‌ها

هنوز بررسی‌ای ثبت نشده است.

اولین کسی باشید که دیدگاهی می نویسد “مقاله طنز موسیقایی اندر قضایای موزیک مدنی نوشته نیما فریدونی”
سبد خرید
Select your currency
IRHT هزار تومان
پیمایش به بالا